معنی زشت کردن، کج و معوج کردن، بدشکل کردن، از , شکلانداختن، دشدیسه کردن, معنی زشت کردن، کج و معوج کردن، بدشکل کردن، از پ شکلانداختن، دشدیسه کردن, معنی xaت lcbj، l[ m kum[ lcbj، fbalg lcbj، اx , algاjbاoتj، babdsi lcbj, معنی اصطلاح زشت کردن، کج و معوج کردن، بدشکل کردن، از , شکلانداختن، دشدیسه کردن, معادل زشت کردن، کج و معوج کردن، بدشکل کردن، از , شکلانداختن، دشدیسه کردن, زشت کردن، کج و معوج کردن، بدشکل کردن، از , شکلانداختن، دشدیسه کردن چی میشه؟, زشت کردن، کج و معوج کردن، بدشکل کردن، از , شکلانداختن، دشدیسه کردن یعنی چی؟, زشت کردن، کج و معوج کردن، بدشکل کردن، از , شکلانداختن، دشدیسه کردن synonym, زشت کردن، کج و معوج کردن، بدشکل کردن، از , شکلانداختن، دشدیسه کردن definition,